هفته آینده در تاریخ
۲۱ سپتامبر، رئیس جمهور بایدن اولین سخنرانی خود را در مجمع عمومی سازمان ملل متحد انجام میدهد. این سخنرانی در برهه مهمی از دوران ریاست جمهوری بایدن ایراد میشود و تأثیر ویژهای بر نگاه به ریاست جمهوری او در خارج از کشورخواهد داشت. بسیاری از ناظران خارجی پس از تقریباً هشت ماه مشاهده سیاستها، لفاظیها و بحرانها شگفتزده شدهاند حتی شوکه شدهاند چرا که دریافتند سیاست خارجی بایدن در یک منطقه تا منطقهای دیگر، تداوم وفاداری به سیاست خارجی دونالد ترامپ ونفی باراک اوباما است.
برخی از این ناامیدی نتیجه روش ناگهانی و یک جانبهای است که بایدن نیروهای آمریکایی را از افغانستان خارج کرد. اما نگرانیهایفزاینده از این وقایع تک سریالی فراتر میرود. با وجود انتقاد مکرر از تعرفههای ترامپ، بایدن تقریباً همه آن را حفظ کرده است.
یکی دیگر از نمونههای بارز سیاست خارجی ترامپی بایدن، توافق با ایران است که یکی از دستاوردهای مهم دولت اوباما است. بایدن درطول مبارزات انتخاباتی خود استدلال میکرد که خروج ترامپ از این توافق یک اشتباه اساسی بوده و به عنوان رئیسجمهور تا زمانی که ایران نیز به تعهدات خود پایبند باشد، به آن میپیوندد. جیک سالیوان مشاور امنیت ملی وی، اعمال مجدد تحریمهای ثانویه ترامپ علیه تهران را به رغم مخالفت متحدان آمریکا، «یکجانبهگرایی درنده» توصیف کرد.
اما از زمان روی کار آمدنش، بایدن به توافق (برجام) بازنگشته و حتی برخی از تحریمها را تمدید کرده است. مقامات بایدن که مدتها باتلاش برای مذاکره مجدد درباره توافق مخالف بودند، اکنون میخواهند آن را "طولانی و تقویت" کنند. تاکنون، این استراتژی ترامپ وبایدن (در قبال ایران) جواب نداده است. ذخایر اورانیوم غنی شده ایران از کمتر از ۳۰۰ کیلوگرم در سال ۲۰۱۸ به بیش از ۳۰۰۰کیلوگرم در ماه می رسید.
سیاست در قبال کوبا را در نظر بگیرید. دولت اوباما آنقدر جسور بود که با یکی از آشکارترین شکستها در سیاست خارجی ایالات متحده مقابله کند. ایالات متحده با جداسازی و تحریم کوبا از سال ۱۹۶۰ برای ایجاد تغییر رژیم در آن کشور، عملا دولت کمونیستی کوبا را تقویت کرده بود. فیدل کاسترو با مقصر خواندن تمام مشکلات کوبا به محاصره این کشور توسط آمریکا، باعث ایجاد تحریک ناسیونالیستی شد و نه تنها ساقط نشد بلکه سرانجام بیشتر از هر رهبر غیر عضو خاندان سلطنتی روی کره زمین در قدرت ماند.
همانند مورد ایران، (در کوبا) مردم عادی هزینه این سیاستها را متحمل شدهاند. یکی از ظالمانهترین جنبههای سیاست تحریم آمریکا ایناست که به این راحتی به کار گرفته میشود زیرا گروههای ذینفع خاص در واشنگتن را راضی میکند و برای آمریکاییها هم بدون درداست اما به فقیرترین و ناتوانترینها که میلیونها نفر از مردم عادی کوبایی و ایرانی هستند، خسارات هولناکی وارد میکند؛ کسانی که هیچ راهی برای اعتراض یا پاسخ دادن ندارند.
اوباما شروع به کاستن از دامنه این سیاستها در قبال کوبا کرد. ترامپ مسیر را عوض کرد بایدن سیاست ترامپ را حفظ کرده و در واقعتحریمها را تشدید کرده است. در رای گیری اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در محکومیت تحریم ۶۰ ساله آمریکا، نتیجه رای ۱۸۴(مخالف) در مقابل ۲ (موافق) بود و اسرائیل تنها کشوری بود که همانند واشنگتن رای داد.
بایدن و تیمش غالباً از ترامپ به دلیل حمله به سیستم بینالمللی قانون محور انتقاد کردند اما چگونه میتوان چنین سیستمی را بازسازیکرد در حالی که (همین دولت) حمایت گرایی عریان، تحریمهای یک جانبه، مشاورههای محدود (با دیگر متحدان آمریکا) و سیاستهای"اولویت اول آمریکا" در مورد واکسنها و حتی انجام سفرها (از و به مقصد آمریکا) را در آغوش گرفته است؟
لازم نیست اینطور باشد. خودخواهی ترامپ باید یک کج راهه قلمداد شود. بایدن میتواند از تربیون سازمان ملل برای بازگشت بهریشههای عمیق خود به عنوان یک بینالمللگرا استفاده کند که میداند کشورها صرفاً از روی ترس، رشوه یا نگرانیهای امنیتی با آمریکامتحد نمیشوند. آنها این کار را انجام میدهند زیرا بهترین روسای جمهور سیاستهایی را بیان و دنبال کردهاند که در عین توجه همیشه به منافع ایالات متحده، سعی کردند نظم بینالمللی باز و مبتنی بر قوانین را ایجاد کنند که به دیگران در پیشرفت و شکوفایی کمک کند. اگرجو بایدن به روند فعلی خود ادامه دهد، ممکن است روزی مورخان به او به عنوان رئیسجمهوری نگاه کنند که سیاست خارجی دونالدترامپ را عادی سازی کرد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟